غلبه بر اهمال كاري

۸۱۹ بازديد

بعضي ها هستند كه اهمال كاري جزيي از شخصيتشان است‎

 

مي گويند ما نسل تنبلي هستيم. اين را آدم هاي نسل قبل مي گويند و بعدش شرح كوشش هاي مدامشان را هم ضميمه حرف هايشان مي كنند و «زرنگ» بودنشان را به رخمان مي كشند. مي گويند ما نسل تنبلي هستيم اما منظورشان دقيقا تنبلي به معناي «انجام ندادن هيچ كاري» نيست. منظورشان بيشتر اين است كه ما كارهايمان را عقب مي اندازيم. دير تصميم هايمان را عملي مي كنيم و به قول روان شناس ها «اهمال كار» يا «تعلل ورزيم». 

 

البته خيلي هم بيراه نمي گويند. جمله «مشكل اصلي من اين است كه تنبلي مي كنم» اعترافي است كه ترجيع بند در دل هاي خودماني ما نسل سومي ها و شما نسل چهارمي هاست. 

 

اما واقعا اهمال كاري هميشه همين قدر منفي است؟ چه كساني اهمال كارند؟ و چه طور مي شود اهمال كار نبود؟ «زندگي ماهرانه» اين شماره راست كار اهمال كارهاي حرفه اي است.

 

«گرايش فرد براي به تاخير انداختن آغاز يا انجام كارهاي مهم تا سرحد رنج و زحمت و ناراحتي». اين تعريف آكادميك و قلمبه سلمبه روان شناس ها از اهمال كاري است. با اين حساب خيلي از ما لااقل در دوره اي كوتاه از زندگي مان اهمال كاري را تعريف كرده ايم اما بعضي ها هستند كه اهمال كاري جزيي از شخصيتشان است. يعني همان اول بسم الله بايد اهمال كارهاي گاه به گاهي را از اهمال كارهاي بالفطره جدا كرد. تازه اين اول ماجراست. اهمال كاري طبقه بندي هاي ديگري هم دارد.

 

اهمال كاري خوب، اهمال كاري بد 

كلا روان شناس ها حالشان خوب است! اول مي آيند ويژگي هاي منفي آدميزاد را درمي آورند و رديف مي كنند و هشدار مي دهند، بعدش مي گويند البته اين ويژگي هاي منفي هميشه هم بد نيستند! 

 

اهمال كاري هم همين طور است. حالا بگذريم از اينكه خود روان شناس هاي اهمال كاري كرده اند و مطالعه اين درد هميشگي بشر را تا همين 20 سال پيش عقب انداخته اند. تازه حالا بعد از چند سال به اين نتيجه رسيده اند كه ما اهمال كاري خوب هم داريم.

 

قضيه اينجاست كه ما دو جور اهمال كار داريم. نوع منفي اش، آنهايي هستند كه بهشان مي گويند «اهمال كار منفعل». همين طور كه از اسم اين اساتيد برمي آيد، آنها در مقابل وسوسه به عقب انداختن كارها كاملا تسليمند و اساسا (اسمايلي بهنام تشكر در ساختمان پزشكان) توانايي تصميم گرفتنشان مشكل دارد. 

 

 باورهاي محدود كننده  

كتاب كودك | كتاب تربيت كودك | كتاب روانشناسي كودك | بهترين كتاب كودك | بهترين كتاب تربيت كودك

كتاب روانشناسي كودك اثري است بياد ماندني و ارزشمند با زباني ساده و آسان براي تربيت فرزنداني موفق و خوشبخت.

 

 

 

اهمال كاري خوب، اهمال كاري بد 

 

كلا روان شناس ها حالشان خوب است! اول مي آيند ويژگي هاي منفي آدميزاد را درمي آورند و رديف مي كنند و هشدار مي دهند، بعدش مي گويند البته اين ويژگي هاي منفي هميشه هم بد نيستند! 

 

اهمال كاري هم همين طور است. حالا بگذريم از اينكه خود روان شناس هاي اهمال كاري كرده اند و مطالعه اين درد هميشگي بشر را تا همين 20 سال پيش عقب انداخته اند. تازه حالا بعد از چند سال به اين نتيجه رسيده اند كه ما اهمال كاري خوب هم داريم.

 

قضيه اينجاست كه ما دو جور اهمال كار داريم. نوع منفي اش، آنهايي هستند كه بهشان مي گويند «اهمال كار منفعل». همين طور كه از اسم اين اساتيد برمي آيد، آنها در مقابل وسوسه به عقب انداختن كارها كاملا تسليمند و اساسا (اسمايلي بهنام تشكر در ساختمان پزشكان) توانايي تصميم گرفتنشان مشكل دارد. 

 

برعكس «اهمال كارهاي فعال» هستند. اين آدم ها عمدا و آگاهانه كارهايشان را عقب مي اندازند! آنها خودشان مي دانند كه اگر كارهايشان را عقب بيندازند هم مي توانند در دقيقه 90 انجامش دهند و هم آن را بهتر انجام مي دهند و هم دست آخر از نتيجه كارشان راضي ترند. پس اگر اهمال كاري مثبت داريد اصلا احساس گناه كنيد و اهمال كار بمانيد و خوش باشيد!

 

اهمال كاري از كجا مي آيد؟ 

خب! حالا دوباره برگرديم سر اهمال كاري منفي. به نظرتان چرا آدم ها اهمال كاري مي كنند. خيلي ها – مخصوصا  آنها كه يك اهمال كار روي اعصاب دور و برشان دارند – جوابشان بيشتر به فحش شبيه است و اهمال كارها را با انواع و اقسام برچسب هاي رواني مثل «بي مسووليتي» و «بي وجداني» و ويژگي هاي غيرقابل چاپ ديگر همراه مي كنند. اما راستش را بخواهيد بايد وارد دنياي اهمال كارها بشويد تا بدانيد پشت اين «پشت هم اندازي» هميشگي علت هاي ناديده ديگري هم هست.

 

1- از شكست مي ترسند 

عمرا به ذهنتان برسد كه اهمال كارها براي موفقيت خودشان پشيزي ارزش قائل شوند. اما بايد خدمتتان عرض شود كه دقيقا برعكس. بعضي از اهمال كارها چنان موفقيت برايشان مهم است كه بزرگترين دغدغه شان اين است كه «نكند موفق نشوم»، «نكند فلان كارم را خوب انجام ندهم». براي همين كلا به استقبال كار نمي روند و از ترس شكست، كاري كه احتمال شكست هم در آن وجود دارد (يعني همه كارها) را عقب مي اندازند. كلا پيچيده اند اين اهمال كارها.

 

2- معيارهايشان براي كار خوب زيادي بالاست 

شما يادتان نمي آيد. يك زماني ما توي همين صفحه يك مطلب داشتيم با تيتر «كمالگراها به بهشت نمي روند». همان جا هم پته آدم هايي كه توي ذهنشان فقط نمره 20 و رتبه 1 و مدال طلاي موفقيت و بقيه حتي نمره 19 و رتبه 2 و مدال نقره يك شكست تمام عيار به حساب مي آيد را ريختيم روي آب. 

 

اين آدم ها كه بهشان مي گويند كمالگرا، مستعد اهمال كاري هم هستند. آنها خيلي معيارهاي بالايي براي موفقيت دارند و اگر احتمال دهند كه به آن معيارها نرسند، انگيزه شان مي آيد پايين يا كلا بي خيال مي شوند يا فوقش كارشان را عقب مي اندازند.

 

  مشاوره كسب و كار  | آموزش ديجيتال ماركتينگ  |  | ساخت كسب و كار آنلاين  | ديجيتال ماركتينگ   | كسب درآمد اينترنتي   | كسب و كار اينترنتي  

 

بازاريابي محتوا   | آموزش سئو  |  افزايش ترافيك سايت  | افزايش نرخ تبديل سايت   | بهينه‌سازي نرخ تبديل سايت

ثبت نام در كوچينگ |  لايف كوچينگ 

 

3- خودشان را دست كم مي گيرند 

آدم هاي اهمال كار خودشان و كارهايشان را دست كم مي گيرند. وقتي تو كارهاي كوچكت را دست كم بگيري، خب معلوم است كه زمان انجام دادنش هم خيلي برايت اهميت ندارد. بالاخره زندگي روزمره از همين كارهاي كوچك و جزيي تشكيل شده و اگر همين ها را هم به حساب نياوريد، فقط خستگي آخر روز توي تنتان مي ماند و اهمال كاري مزمن توي روانتان.

 

4- نمي توانند نه بگويند 

خب پسر خوب! دختر خوب! يه نه ناقابل بگو و نه خودت را توي دردسر بينداز و نه ديگران را از انتظار ذله كن. بعضي از اهمال كارها كلا مهارت نه گفتن ندارند. به همه مي گويند بله و سر خودشان را شلوغ مي كنند و زمانشان را نمي توانند مديريت كنند و هي كار همه با هم عقب مي افتد. 

 

تازه اين بخش آگاهانه ماجراست، در ناخودآگاهتان شما داريد از كساني كه اين قدر كار ريخته اند روي سرتان انتقام مي گيريد و عمدا كارهايشان را عقب تر هم مي اندازيد. گفتم كه اهمال كارها آدم هاي پيچيده اي هستند. گفتم يا نگفتم؟

 

رازهاي برخورد با تنبلي

آدم هاي اهمال كار خودشان و كارهايشان را دست كم مي گيرند‎

 

اهمال كارها منطق ندارند 

اهمال كارها براي اهمال كاري خودشان، دليل هايي دارند. دليل هايي كه مي توان آنها را «باورهاي غيرمنطقي اهمال كارانه» ناميد. افراد اهمال كار اول بايد اين باورهاي غيرمنطقي را بشناسند تا بتوانند رفتارشان را تغيير دهند. جالب اينجاست كه اهمال كارها فكر مي كنند افراد موفق هم همين باورها را دارند، درصورتي كه افراد موفق هيچ كدام از اين باورها را ندارند.

 

اين باورها و وجه غيرمنطقي شان را اينجا رديف كرده ايم.

 

1- به تاخيرانداختن كارها باعث عملكرد دقيق و حفظ اعتماد به نفس مي شود. 

چالش: هميشه هم اين طور نيست. بعضي وقت ها به تعويق انداختن كارها موجب انجام  نشدنشان مي شود يا باعث مي شود به خاطر استرس زمان پايان كار غيردقيق تر انجام شود.

 

تغيير سريع باورها |  تكنيك تغيير باورها | تغيير باورها | قانون جذب در قرآن | تكنيك هاي فروش تلفني | 

 

 

2- تاخير، باعث مي شود فشار رواني از بين برود و شخص مي تواند آزادانه و آسان كارش را انجام دهد. 

چالش: تاخير گاهي خودش باعث فشار رواني است.

 

3- اين كاري است كه سال ها آن را انجام داده ام و تقريبا از آن خسته شده ام، پس ديگر ميلي به انجام آن ندارم. 

چالش: مشكل با كار تكراري را بايد خود كار حل كرد، نه با به تعويق انداختنش.

 

4- تاخير و انجام دادن كار در آخرين لحظات باعث صرفه جويي در وقتم خواهد شد. 

چالش: گاهي تبعات انجام كار در دقيقه نود خودش وقت گير است. در ضمن كار تمام نشده  خودش درگيري هاي ذهني ايجاد مي كند كه به صورت پنهان وقت آدم را مي گيرد.

 

5- امروز كاري بهتر و لذت بخش تر پيش رو دارم كه با از دست دادن آن معلوم نيست فردا چنين  وضعيتي داشته باشم، پس همان بهتر كه كار امروز را به فردا بيندازم. 

چالش: اين را لذت گراها خيلي باور دارند. اما واقعيت اين است كه هميشه كارهاي لذت بخش و  غيرلذت بخش محتملي در هر روز وجود دارند. اگر ما كلا كارهاي لذت بخش را ترجيح دهيم، هميشه بهانه اي براي به تعويق انداختن كارهاي غيرلذت بخش وجود دارد. ضمنا مي شود دنبال راه هايي براي لذت بخش تر كردن همان كارهاي ناخوشايند هم بود.

 

چه وقت هايي بايد اهمال كار باشيم؟ 

اهمال كاري هميشه هم بد نيست. خيلي وقت ها واقعا لازم است كه ما تصميم گيري هايمان را عقب بيندازيم تا بتوانيم تصميم بهتر و عاقلانه تري بگيريم. درست است كه اين موارد از بديهيات است اما باور كنيد بعضي ها همين بديهيات را رعايت نمي كند. اين چهار موقعيت كه در آن لازم است اهمال كار باشيم را عجول ها دقيق تر بخوانند.

 

1- وقتي وقتش نيست 

وقتي كه هيچ فشار زماني خاصي وجود نداشته باشد، لازم نيست كه فورا تصميم بگيريد. مثلا وقتي كه شما تازه 15 سالتان است، تصميم براي ازدواج اصلا ضروري نيست.

 

2- وقتي اطلاعات كافي نيست 

وقتي كه هنوز اطلاعات كافي نيست و تصميم گرفتن فوري اصلا عاقلانه نيست. مثلا وقتي كه مي خواهيد انتخاب رشته كنيد اما هنوز نمي دانيد در رشته هاي مختلف دانشگاه چه خبر است. البته يادتان باشد كه چيزي به نام «اطلاعات كامل» افسانه اي بيش نيست و اين جور وقت ها هم نبايد آن قدر وسواس به خرج دهيد و اطلاعات اضافي انبار كنيد.

 

3- وقتي كه موضوع خيلي پيچيده است 

بعضي وقت ها تصميم آن قدر پيچيده، چندبعدي و سرنوشت ساز است كه واقعا بهتر است براي تصميم گرفتن وقت بگذاريد و همه جوانب را بسنجيد. تصميم به ازدواج، طلاق و بچه دارشدن در سطح اول و تصميم به تغيير رشته، تغيير شغل، تغيير محل كار يا زندگي در سطح دوم اين تصميم ها هستند.

 

4- وقتي كه اولويت هاي دوفوريتي ديگري هم هستند 

بعضي وقت ها ما يك تصميم معمولي بايد بگيريم اما ناگهان اتفاقي مي افتد كه تصميم گرفتن درمورد آن اولويت بيشتري دارد. مثلا وقتي كه يكي از اعضاي خانواده تصادف كرده است، تصميم گيري درباره خريدن لپ تاپ را بايد عقب انداخت. 

 

حتما مي گوييد اينكه معلوم است! نه جانم معلوم نيست! خيلي ها به همين راحتي اين اولويت ها را تشخيص نمي دهند يا آن قدر خود خواهند كه خودشان نمي خواهند تشخيص دهند.

 

با اهمال كاري چه كار كنيم؟

به گمانم اگر مطلب را تا حالا درست گرفته باشيد، اصلا نيازي به اين بخش پيشنهادها نيست. اما به هر حال تنبلي است و هزار درد بي درمان. اين چندتا راهكار براي غلبه بر اهمال كار درونتان پيشنهاد مي شود.

 

1- اهمال كاريتان را بشناسيد! 

بدانيد چه نوع اهمال كاري هستيد. فعال يا منفعل؟ هميشگي يا موقت؟ اگر يك اهمال كار هميشگي منفعل هستيد، لازم است كه برويد مرحله بعد وگرنه با اهمال كاري خوبتان حال كنيد.

 

2- خوبي و بدي اهمال كاريتان را رديف كنيد 

كدام كارهاست كه آنها را به تاخير مي اندازيد؟ اين كارها را يكي يكي يادداشت كنيد، بعد جلويش يك جدول خوبي ها و بدي ها بكشيد و ببينيد هركدام از اين كارها چه قدر سود د ارد و چه قدر زيان. اين جوري ميزان ضرري كه كرده ايد درست تر تخمين زده مي شود.

 

4- برنامه بريزيد 

حالا كه به عمق ورشكستگي خود پي برديد، مي توانيد بنشينيد مثل بچه آدم براي «برون رفت از بحران» (اسمايلي كارشناس هاي بخش خبري تلويزيون خودمان). برنامه بريزيد. براي برنامه ريزي هم كارهاي عقب مانده تان را به قول علما «الاهم و في الاهم» كنيد، يعني اولويت ها را معلوم كنيد، بعد براي انجامشان برنامه بريزيد.

 

5- هدف ها را لقمه لقمه كنيد 

خيلي وقت ها چون كه فقط رسيدن به هدف هاي درشت درشت به ما حال مي دهد، كلا با زندگي روزمره حال نمي كنيم. هر روز كه آدم به يك هدف بزرگ نمي رسد. براي همين هم كارهاي كوچك راهي عقب مي اندازيم. به جاي هدف هاي بزرگ، هدف هاي كوچكتر و كوتاه مدت تر را انتخاب كنيد؛ مثلا براي هدف كلي و وسيعي مثل ادامه تحصيل بايد هدفتان را آن قدر خرد كنيد تا به هدف هاي كوچكي مثل «پرسيدن درباره منابع از فلان افراد» و «خريدن منابع از فلان كتابفروشي در فلان بازه زماني» برسيد.

 

6- به خودتان جايزه بدهيد 

هركدام از كارهاي كوچك يا بزرگي كه تا به حال عقب افتاده بودند را كه انجام داديد خودتان را تشويق كنيد تا ادامه راه برايتان خوشايند باشد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.